50
به خاطر صدای خنده ی تو و مهمان هایی که لنگه ی خودت هستند،مامانِ بیچاره صدای تلویزیون را زیاد می کند.
باور کن با هر خنده ات ، قلبم تیر می کشد..چشمانم را می بندم و یک نفس عمیق می کشم.شنیده ام خدا هرگز نا حقی نمی کند ولی این خنده حق تو نیست!
زمانی من جای تو و اقوام هرزه دلت،در آن اتاق می نشستم و درس می خواندم.حالا تو ِ عوضی ناعادلانه همانجا نشسته ای و قهقهه می زنی..خدا الان دقیقا کجاست؟
+ نوشته شده در دوشنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 23:37 توسط LOnelY
|
از تو می نوشتم.از تو ، پدر نامرد.