اون: میسو

من: بله

اون: چه احساسی داری؟

من: به قول امام خمینی هیچی

اون: خوبه

من: تو چه احساسی داری؟

اون: دوست دارم بخورمش

من: آدم بد قولی هستی.قول دادی داداشی بیاری ولی آبجی آوردی

اون: حالا صبر کن حالا میارمش

من: پس ببینم چیکار می کنی.یه دور دیگه اون کتاب حاملگی رو دوره کن.( یه کتاب داشت به اسم دختر می خواهید یا پسر :)))) )

اون: هرچه خدا خواست همان می شود

من: و ما ادراک مالقارعه

اون: یوم یکون الناس کالفراش مبسوس ( با همین غلط املایی)

من: یوم یکون الناس کالفراش مبثوث و تکون الجبال کالعهن المنفوش

اون: فاما من ثقلت موازینهو

من: علمت نفس ما احضرت

اون: حالا که چی؟؟

من: سیصلی نارا ذات لهب صدق الله علی العظیم  التماس دعا گودنایت

اون: محتاجیم به دعا