بنویسم؟
جایت اصلا خالی نبود...

بلند بلند نفس می کشیدم و به صورتشان نگاه می کردم...

به دستهایشان

واقعا برادر تو اند؟

شک دارم

نگاهم که می کردند

چشم هایشان قرمز می شد

دستت را روی دختر بچه ی همسر جدیدت بلند کردی!

لعنت به تو